***نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مُدرِّس شد***
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یک فرد امّى، یعنی درس نخوانده بود، نه این که فاقد سواد و دانش باشد؛ تمام اشتباه در این نکته است، زیرا «درس نخوانده» به معناى بى علم و دانش بودن نیست همچنان که پیامبران بزرگ درس نخوانده بودند ولى بزرگترین معلّمان در عالم بشریّت بوده اند. حضرت آدم یک فرد درس نخوانده بود، ولى به تصریح قرآن مجید معلّم فرشتگان بود، چنان که در سوره بقره بطور تفصیل این مطلب در طىّ آیه هاى 28 تا 32 بیان شده است.
هرگاه مقصود از باسواد بودن پیامبر اطّلاع وسیع و علوم سرشار او حتى از طریق وحى باشد، این مطلب مورد تصدیق تمام مسلمانان است و اگر مقصود از باسواد بودن این است که بسان دیگران در مکتب هاى معمولى درس خوانده و استاد دیده، صفحات پرافتخار زندگى آن حضرت و تصریح آیات قرآن شدیداً آن را تکذیب مى کند.
درست است که خواندن و نوشتن براى هر انسانى کمال
محسوب مىشود ولى گاه شرایطی پیش مى آید که نخواندن و ننوشتن کمال است. و این در
مورد پیامبران مخصوصا خاتم انبیاء (صلی الله علیه و آله) کاملا صدق مى کند، چراکه اگر دانشمندى درس خوانده، و فیلسوفى آگاه و پر مطالعه ادعاى نبوت کند و
کتابى ارائه دهد به عنوان کتاب آسمانى، در چنین شرایطی ممکن است وسوسه و
تردیدهایى پیش بیاید که آیا این کتاب و مکتب مولود اندیشه هاى خود او نیست؟
اما اگر ببینیم از میان یک قوم عقب افتاده یک انسانى که
هرگز محضر استادى را درک نکرده، کتابى نخوانده، و صفحه ای ننوشته، برخاست، کتابى
به عظمت عالم هستى، با محتوایى بسیار بلند و عالى، ارائه داد، در اینجا خیلى خوب
مى توان درک کرد که این تراوش مغز او نیست، بلکه وحى آسمانى و تعلیم الهى است.
لذا قرآن صریحا در آیه 48 سوره عنکبوت درباره وضع پیامبر
(صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت مى
گوید: «وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ
بِیَمِینِکَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ:پیش از این نه کتابى مى خواندى و نه
با دست خود چیزى مى نوشتى تا موجب تردید دشمنانى که مى خواهند سخنان ترا ابطال
کنند گردد.
ضمنا هیچ مانعى ندارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله)
به تعلیم الهى،" خواندن"- یا-" خواندن و
نوشتن" را بداند، بى آنکه نزد انسانى فرا گرفته باشد، زیرا چنین اطلاعاتى بدون
تردید از کمالات انسانى است و مکمل مقام نبوت است.
شاهد این سخن آن است که در روایاتى که از امامان اهل بیت علیهم السلام نقل شده مى خوانیم: پیامبر (صلی الله علیه و آله) مى توانست بخواند و یا هم توانایى خواندن داشت و هم توانایى نوشتن اما براى اینکه جایى براى کوچکترین تردید براى دعوت او نماند از این توانایى استفاده نمى کرد.
مرحوم مجلسى در کتاب «بحارالانوار» ج 16، ص 136 فصل «حدیبیّه» مى فرماید: توانایى آن حضرت نسبت به خواندن و نوشتن مورد تردید نیست؛ شخصیّتى که صاحب این همه معجزات و کرامات و این همه معارف و علوم است، چطور مى شود به یک سلسله حروف و نقوش آشنایى نداشته باشد.